خواب در چشم ترم...
نوشته شده توسط : سید امیر احمد رضوی

 

 

می‌تراود مهتاب
می‌درخشد شب‌تاب
نیست یک‌دم شکند خواب به چشم  کس و ، لیک
غم  این خفته‌ی  چند
خواب در چشمِ ترم می‌شکند .

نگران با من استاده سحر
صبح ، می‌خواهد از من
کز مبارک دم او آورم این قوم ِبه‌جان‌باخته را بلکه خبر
در جگر خاری لیکن
از ره  این سفرم می‌شکند .
 
نازک‌آرای تن ساق گلی
که به جانش کشتم
و به جان دادمش آب
ای دریغا ! به برم می‌شکند


دست‌ها می‌سایم
تا دری بگشایم ،
بر عبث می‌پایم
که به‌در کس آید ؛
در و دیوار  به هم ریخته‌شان
بر سرم می‌شکند .
 
می‌تراود مهتاب
می‌درخشد شب‌تاب
مانده پای‌آبله از راهِ دراز
بر دمِ دهکده ، مردی تنها ؛
کوله‌بارش بر دوش ،
دستِ او بر در ، می‌گوید با خود :
- «
غم  این خفته‌ی  چند
خواب در چشم ِ ترم می‌شکند ! » ...

 نیما یوشیج

 





:: بازدید از این مطلب : 253
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 20 بهمن 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
محمد جواد در تاریخ : 1390/11/20/4 - - گفته است :

سلام وبلاگد خيلي خوبه حتما من بهت سرميزنم تو هم بهم سر بزن اگه با تبادل لينک موافقي منرو با نام : نرم افزار هاي توپ اندرويد لينک کن و به من خبر بده با چه نامي لينکد کنم اگه خواستي همين الان لينکد ميکنم ممنون


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: